کد مطلب:129674 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

مبارزه و شهادت بنی هاشم
پس از آنكه یاران با وفا و با صفای امام (ع) به شهادت رسیدند، فرزندان خاندان رسالت از جوان و نوجوان آماده جانبازی و فداكاری گشتند. با آن كه سن و سالشان اندك بود، چونان شیر ژیان بی هیچ بیمی از مرگ و هیچ ترسی از حوادث هولناك، برای رفتن به میدان نبرد از یكدیگر پیشی می گرفتند. امام (ع) نمی خواست كه برخی از آنان كشته شوند و به آنان اجازه رفتن به میدان نبرد را نمی داد، ولی آنان با آه و زاری بر دست پای ایشان بوسه می زدند، تا اجازه دهد كه از وی به دفاع بپردازند.

منظره دلخراشی كه دلها را آب می كند و هر موجود زنده ای را به شگفتی می اندازد، این كه این جوانان در آخرین وداعها، برادران و پسر عموهایشان را غرق در بوسه می كردند و از اندوه و تأسف بر فرزند رسول خدا (ص) مانند باران اشك می ریختند؛ زیرا می دیدند كه او تنها و غریب است و لشكر دشمن وی را در محاصره گرفته اند. آنان می دیدند بانوان خاندان وحی فریاد و آه و ناله سر داده اند... اما خداوند بزرگ، امام (ع) را بر تحمل همه این مصایب شكیبا ساخته بود. مصایبی كه صخره ها را می شكند و خردها را آشفته می سازد و هیچ انسانی یارای تحمل آنها را ندارد. مگر آنكه خداوند قلبش را به ایمان آزموده باشد؛ [1] .


و بلكه هیچ كس یارای تحمل آنها را ندارد، مگر كسی كه خداوند او را در پناه امامت قرار داده باشد.


[1] ر.ك: حياة الامام الحسين بن علي (ع)، ج 3، ص 243.